دستور زبان:
هر فرد بزرگسال یک دستور زبان ذهنی دارد1- نوعی دانش زبانی که در تولید و تشخیص ساختهای مناسب یک زبان به کار میرود. این دستور زبان ناخودآگاه است و قابل تدریس نیست.این نوع دستور زبان مورد مطالعه روانشناسان است.2- مفهوم دوم دستور زبان آداب زبانی است شناسایی ساختهای مناسب و بهترین ساختها برای کاربرد در زبان می باشد. این مفهوم از دستور زبان مورد توجه جامعه شناسان است چون با ارزشهای اجتماعی سروکار دارد.3- مطالعه و تحلیل ساختهای موجود در یک زبان می باشد و هدف از این نوع مطالعه ارایه توصیف از دستور یک زبان است این مفهوم از دستور مورد توجه زبانشناسان است در این نوع از مطالعه ماهیت زبان بدون توجه به کاربران مورد بررسی قرار می گیرد.
دستور زبان سنتی[1]
مفاهیمی چون اجزا کلامی(فعل، فاعل، مفعول، حرف اضافه و ...) که برای نامیدن مقولات دستوری کلمات به کار می رود از دستور سنتی منشا می گیرد.
مقولات دستور سنتی[2]:
1- اجزا کلام 2- شخص، زمان، وجه، جنس، شمار(جمع و مفرد بودن) براساس مطابقه یا تطبیق نقش آنها را در توصیف ساخت زبان روشن تر می شود.
مقوله زمان: صورت فعل را توصیف می کند.زمان حال یا گذشته، معلوم و مجهول
جنس طبیعی: تفاوت زیست شناختی مذکر و مونث
جنس دستوری: براساس مقوله جنسی طبقه بندی و حروف تعریف و صفات آنها مطابقت داده می شود. مانند اسپانیایی که دو صورت مذکر و مونث دارد. و در زبان آلمانی سه جنس مونث، مذکر و خنثی که با مقوله جنسیت زیست شناختی متفاوت است. مثلا در زبان آلمانی کلمه دختر جوان که از نظر زیست شناختی مونث است از نظر دستوری خنثی است. یا در زبان فرانسه کتاب مونث است و لی از نظر زیست شناختی اینگونه نیست.
تحلیل سنتی[3]
معمولا از جداولی صحبت می شود که براساس آن صورت های مختلف را براساس شخص،شمار و دیگر موارد تهیه می کنند که از زبان لاتین وارد انگیلیسی شده است و در انگیلیسی بی معناست (چون همه مانند هم هستند و مقولات زیادی دخیل نیست).
روش تجویزی[4]:
روشی که در آن مجموعه ای از قواعد برای استفاده مناسب از زبان ارایه می شود. مثلا در انگلیسی نباید 1- مصدر را تجزیه کرد. 2- نباید جمله با حرق اضافه پایان یابد.
روش توصیفی[5]:
در این روش تحلیل گر نمونه هایی از زبان مورد علاقه را تهیه می کند و تلاش میکند تا ساختهای قانونمند آن زبان را به همان شیوه استعمال توصیف کند و توجه ندارد که ساختهای زبان را چگونه به کار می بریم . این روش مطالعه نحو اساس بیشتر مطالعات جدید است.
1- تحلیل ساختاری:
یکی از انواع روش توصیفی است.هدف بررسی صورتها مثلا تک واژه در یک زبان است. از بافتهای آزمایشی استفاده می نمایندمثلا در جمله جای خالی میدهند. چون با جاهای خالی کلمات زیادی جور در می آینداحتمالا آن کلمات از یک مقوله دستوری است مثلا اسم ها و یا مقوله های دستوری دیگر. با گسترش این بافتهای آزمایشی و کشف صورتهای مربوط به جای خالی توصیفی از جنبه های ساخت جمله در یک زبان به دست می آید.
تحلیل سازه های بلافصل[6]
این روش نشان می دهدکه چگونه سازه های کوچکتر کنار هم سازه های بزرگتر را شکل می دهند مانند عبارات اسمی، فعلی، حرف اضافه ای. این تحلیل ساخت سازه ای را می توان با نمودارهای مختلف به نمایش در آوردند.
تحلیل ساخت درونی جمله با کمک قلابهای نامگذاری شده[7]:
در این روش ساختهای جمله را با قلابهای نامگذاری شده مجزا می کنند. در مرحله اول در هرطرف یک سازه قلاب می گذارند و در مرحله بعد در کنارهریک از ترکیبات سازه ها قلاب قرار می گذارند.هر سازه را می توانیم با اصطلاحات دستوری نامگذاری می کنیم. مانند حرف تعریف[8]، اسم[9] و عبارت اسمی[10].با این روش می توانیم ساخت جمله های دستوری یک زبان را ساده و آسان کنیم، چگونگی شکل گیری عبارات از کلمه ها را توصیف کنیم و در بعد کاربردی می توانیم خطاهای فردی را که زبان دیگر را یاد می گیرد را تحلیل نماییم.
با روشهایی که تاکنون گفته شد ما می توانیم به برسی کلی مقولات و روابط دستوری در جملات و عبارات بپردازیم وتجزیه تحلیلمان را روی عناصر خطی جمله متمرکز نماییم.
دکترجعفر معصومی
دکترای تخصصی گفتاردرمانی از دانشگاه تهران
راههای تماس:
09146590651